مینویسم با تموم وجودم با اشک های روی گونه هام با تموم دلتنگی هام با تموم غصه هام
ای کاش میشید یکی حرفامو بفهمه یکی درکم کنه چرا باید همیشه تنها بمونم شاید این تقدیر منه شاید این حق منه
شاید شاید شاید .....
چرا اونکی دوس داری خیال میکنه همش ی بازی فقط ی بازی شاید تقصیر خودمه شاید تو رویاهام هستم
امشب با تموم شبام فرق میکنه ی حس غریبی دارم ی حس ناامیدی .......
منکه همش خیال میکردم هیچ وقت کسی نمیتونه دلمو اسیر خودش کنه همش میگفتم عشق فقط ی کشکه
منکه اینقدر غرور داشتم که هیچ کس اشکامو ندید واسه هیچی اشک نریختم ولی یکی که عاشقشم دوسش داشتم
واقا عشقم بود از انتظارش شب و روز نداشتم فقط یبار دوس داشتم بهم بگه دوستت دارم .......
امشب اشک ریختم گونه هام خیس شد باورش برام سخته
هی خدا تو چه کردی با دلم امشب حالم بده
من دوستت دارم .............. در پناه ایزد یکتا
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: دارم میرم , , , , , ,